عاقا من تواین موندیم والللللا
این سه ثانیه که وقتی میخوایم وارد سایت 4jokمیگه صبر کنید،
دقیقا" هر ثانیه ی شما چقد طول میکشه؟؟؟
یه دیقه هم صب کردم باز نشدا!!!!!!
جوونای مردم حیف میشن والللا!!!
ما جوونای این دوره و زمونه ،
سی چهل سال بعد که بخوایم یادی از گذشته بکنیم ،
بجای فلش بک زدن ، فلش تانک میزنیم به خاطراتمون ! خخخخخخخ
مي دوني نصف النهار چيه؟ شامي است كه از نهار باقي مانده.!!
دوستان؟؟؟
نشسته بودم 4 جوک می خوندم (به روز هم که شده)تموم نمی شد منم امتحان هام شروع شده!
دیدم بابام داره با این خواهره دهه هشتادی دعوا میکنه که بشین دو کلمه درس بخون از این یاد بگیر همش داره میخونه!!
آخه یه تب هم باز گذاشتم درسیه!!
بعد این گوذزیلا زحمت کشید گفت این کجا درس میخونه همش تو ایترنته!!
امااااااااااااااااا . .
بابام در کمال ناباوری ازم حمایت کرد گفت این یه ساعت اینترنته بقیه ساعتشو درس میخونه!!
خداوکیلی راست گفت
خواستم خوشحالتون کنم یه ذره از حقه تون رو بابام از این گودزیلا گرفت!
خواهش میکنم دست نزنید کاری نکردم وظیفه بود
بیچاره مردا:وقتی به دنیا میان همه حال مامانشونو میپرسن.وقتی ازدواج میکنن همه میگن چه عروس قشنگی.وقتی میمیرن همه میگن بیچاره زنش.
هنوزم وقتي يادش مي افتم آآآآآآآآآآآي لجم ميگيره!!!
يادتونه كلاس كناري يه معلم داشتن هفته اي 2،3 روز نميومد!
شما هم داشتين!؟
اول سال که دبیر فیزیکمون اومد سر کلاس، گف بچه ها فلان کتاب تستو یا خودتون بخرید یا یه نفر بره برا همه بخره... همون موقه دیالوگ دوتا جلوییام نضرمو جلب کرد:
اولی: تو میری برا من بخری یا من برم برا تو بخرم؟
دومی: نهههه این جوری که خیلی سخته!!؛ ببین! من میرم برا تو می خرم، تو ام برو برا من بخر!
اولی: واااای راس میگی!! چرا اول به فکر خودم نرسید؟؟!!!
من ####((((
اون دوتا :)>
هالا فک کنید من سه ماهه دارم با اینا درص میخونم...
ببینم شمام قبل از خاموش کردن لامپ ، وامیستین مسیر برگشت به جا خواببتون و جای گوشیتون رو حفظ میکنین یا فقط من اینجوریم ؟
امیدوارم خرس زیبایی هام همیشه تو غار چشمات بچره
رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین...
جناب سروان داد زد : کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!!
منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم : من جناب!!!
گفت : پاشو اینا رو بشمار!!!! :|
ا ما پيش دانشگاهي بوديم،زنگ ك خورد اولين نفر درو وا كردم ديدم 2تا افتابه پر دم در كلاسه-اقا دوتاشونم برداشتم يكيشو دادم ب دوستم اونم همينجوري ميپاشيد ب سالنو برد ريخت تو كلاسشون-منم بردم كلاس روبرويمون دوستم ي لگد
زد همش ريخت كلاس-اقا بعد ديديدم بوي نفت مياد!اي بابا نگو نفت بود،كل كلاسو سالن بوي نفت گرفت-بعد هيجي ديگه ي كلاس تعطيل شد!ي ذره هم كلاس ما ريخته شده
بود ك دبير شيمي اومدو طي و اب و اينا اورد كلاسو طي كشيديم!
اصلا شور و شعف خاصی توی جمله “دیدی گفتم” وجود داره !
لامصب یه جور احساس دانایی خفن به آدم دست میده اون لحظه …
اگه یه روز بری سفر/بری ز پیشم بیخبر
وقتی برگردی چنان جفت پا میرم تو صورتت تا یه ماه جاش درد بگیره..
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند
